به یاد او
اگر شما خودتونو یه مسلمان به انگلیسیها معرّفی کنید، به احتمال زیاد سؤال بعدی در مورد شیعه یا سنّی بودن شماست. من زیاد توی بحثهای مذهبی شرکت میکنم و عموماً اولین سؤالی که از من پرسیده شده این بوده که شیعه هستم یا سنّی. عموم انگلیسیها بر این باورند که شیعهها و سنّیها سایه هم رُ بدجور با تیر میزنند و به همین لحاظ سخت باورشون میشه که توی دانشگاههای ما، شیعه و سنّی با هم سر یه کلاس میرن. سختتر از اون باور این حقیقته که در خوابگاههای دانشجویی ما، سالهای سال دانشجویان شیعه و سنّی با همدیگه هماتاق میشن و کلی میگن و میخندن و درس میخونن. دیدن عکسهایی از نماز جمعه تهران که سنّیها در صف اوّل به یه امام شیعه اقتدا میکنن، برای چند ثانیه دهن اینا رُ گوش تا گوش باز نگه میداره. این از انگلیسیها...
حالا بریم سراغ عموم ایرانیهای ساکن در انگلیس... نخ سوزن ایرانیهای غیرمذهبی... تا صحبت از دین میشه، «آقا این مسیحیها رُ ببینین. نه دعوایی نه چیزی. مثل آدم با هم زندگی میکنن». هر وقت یه همچین چیزی از یه ایرانی شنیدین، مطمئن بشین که از تاریخ اروپا و مسیحیت هیچی حالیش نیست که هیچ؛ از اخبار روز هم پرته. البته همین ایرانیهای لطیف هم از شنیدن داستان پاراگراف اوّل تعجّب میکنن و میگن که دروغ میگم. اینم یه جور دفاعه از عقاید غلطه دیگه. ولی حال میده چهره اینا رُ دیدن وقتی بهشون ثابت میکنم. «نهههههه بابا. یعنی اینقدر دوست بودی باهاشون. جااااالبه». خلاصه...
دعواهای مذهبی در انگلستان ریشه چندین و چند ساله داره. پروتستانها و کاتولیکها مشاجرات طولانی و خونآلودی با هم داشتن. پروتستانها میگن همه چی باید با عقل و علم اثبات و نمود بشه و الّا قابل پذیرش نیست و حال اینکه کاتولیکها هم نمیتونن پدر و پسر و روحالقُدُس رُ با اصول اونا اثبات کنن. کاتولیکها صلیب رُ از راست میکشن ولی پروتستانها از چپ و این برای کاتولیکها یعنی ناسزا. با یه پیرمردی صحبت میکردم (نزدیک محل زندگیم که یکی از خیابونای اصلیه لیورپوله)؛ میگفت که چند سال پیش همین جا درگیری مذهبی بین کاتولیکها و پروتستانها پیش میومد و شهر کلاً تعطیل میشد. آره باورش سخته؛ حتّی برای من که اینجا توی همون خیابون زندگی میکنم. ولی اخیراً خود همین مشاجرات مذهبی رُ توی بیبیسی دیدم.
از اواخر ژوئن یه سری درگیریهای مذهبی در بلفاست، مرکز ایرلند شمالی، رخ داده و عموماً تا 12 ژوئیه ادامه پیدا میکنه که سالروز پیروزی خانواده سلطنتی بریتانیا بر پادشاه کاتولیکهاست. پروتستانها از این بابت شادی میکنن و کاتولیکها هم راهپیمایی میکنن که مانع شادی اونا بشن. همین باعث میشه که کاتولیکها و پروتستانها با هم نزاع کنن و به همدیگه و به پلیس آجر، سنگ، کوکتولمولوتف و حتّی ترقّه پرتاب کنن. دیگه امسال یه نفر قاط زد و به پلیس و خبرنگاران شلیک هم کرد و یه عکّاس خبری رُ زخمی کرد. پروتستانها میخوان با بریتانیا متّحد بشن ولی کاتولیکهای جمهوریخواه معتقدن که باید حقوق مذهبی و ملّیشون مراعات بشه و به دولت ایرلند مستقل بپیوندن. طبق روشهای امروزی، معترضان با سطل آشغال و بمبهای دستساز به پلیس حمله میکنن و پلیس هم با باتون و آب سعی در جدا کردن این دو فرقه از هم داره. درگیریهای مذهبی در ایرلند شمالی حداقل صد سالی هست که ادامه داره. جالب اینجاست که یه خیابون توی بلفاست هست که یه طرفش کاتولیکها میشینن و یه طرفش هم پروتستانها و دعوا هم از همین خیابون و مابین اهالی همین منطقه شروع میشه.
حالا این داستانِ ماجرا بود ولی سؤال اصلی اینجاست که چرا همه انگلیسیها معتقد هستن که اساساً یه دعوای خونبار بین شیعه و سنّی هست مگر اینکه خلافش ثابت بشه ولی ما مسلمونها نمیدونیم که اینا رسماً و سالانه نزاعهای مذهبی اینچنینی دارن که من هرگز مثلش رُ در ایران نه دیده و نه شنیدهم؟ چرا ایرانیان مسلمون نمیدونن که روزگاری در ایتالیا مابین پروتستانها و کاتولیکها آنچنان منازعاتی میشده و اونقدر خون ریخته میشده که پاپها از ترس از بین رفتن نسل مسیحیان افتادن دنبال آروم کردن جماعت؟ چرا نمیدونن هنوز کاتولیکها به پروتستانها توی کلیسا موقع برعکس صلیب کشیدن چپ چپ نگاه میکنن؟